راهبرد هوشمند انرژی:
تصویری برای تحول پایدار آینده و مدیریت ریسک منابع انرژی
ریسکها در آینده هر کشوری میتواند متنوع باشد و به عوامل مختلفی ارتباط داشته باشد. در این مقاله به برخی از ریسکهای بزرگی که ممکن است در آینده کشورها مطرح شوند، اشاره میکنم و به یکی از مهمترین آن به تفصیل میپردازم.
1.تغییرات آب و هوا:
تغییرات اقلیمی و پدیدههای مرتبط مانند سیل، خشکسالی و تغییرات دمایی میتوانند تأثیرات جدی بر زیرساختها، کشاورزی و اقتصاد یک کشور داشته باشد. ریسک تغییرات آب و هوایی در مقاله پیشین اینجانب به طور کامل بحث شده که پیشنهاد میکنم اگر نسبت به پایداری زمین و محیط زیست و میراثی که برای نسل آینده از خود به جا خواهید گذاشت، دارای دغدغه هستید این مقاله را تحت عنوان ” گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، چشم انداز جامع با اشاره به تاثیرپذیری ایران” مطالعه بفرمایید.
2.فرسایش منابع طبیعی:
به دلیل استفاده بیرویه از منابع طبیعی، فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی و کاهش منابع آب، به یکی از چالشهای مهم کشورها تبدیل شده است. در مقالات آتی از این ریسک بیشتر صحبت خواهم کرد.
3. تکنولوژی و امنیت سایبری:
توسعه روزافزون تکنولوژی و اتصال دائمی به اینترنت، ریسکهای مرتبط با امنیت سایبری را افزایش داده و ممکن است به تهدید امنیت ملی تبدیل شوند. امروز که در حال نوشتن این مقاله هستم خبر هک اسنپ فود منتشر شد و افشای اطلاعات هویتی میلیون ها کاربر این سامانه که اگر جستجویی در صفحات وب داشته باشید با مثال های زیادی از این دست مواجه خواهید شد. در مورد این ریسک در ایران و جهان، متخصصان فناوری اطلاعات مقالات زیادی منتشر کرده و قابل استناد است.
4.بحرانهای اقتصادی:
نوسانات بازارها، بحرانهای مالی جهانی، تورم و سایر عوامل میتوانند به چالشهای اقتصادی و اجتماعی منجر شوند. در مورد این ریسک هم متخصصان حوزه اقتصادی، موارد زیادی را طرح نموده و البته به تفصیل به مولفه های مختلف این بحران و راهکارهای برون رفت از آن پرداخته شده است.
5.تنشهای جمعیتی:
افزایش جمعیت، مهاجرت، عدم توازن در ساختار جمعیتی و مسائل مرتبط با آنها یکی دیگر از چالشهای اجتماعی و اقتصادی درگیرکننده کشورها از جمله ایران است و یکی از تاثیرپذیرترین ریسک ها به شمار می آید و بسیاری از بحران های بالا میتواند درصد این ریسک را افزایش دهد.
6.تهدیدهای امنیتی:
تهدیدات نظامی، تروریسم، ناسازگاریهای اجتماعی و دیگر عوامل میتوانند امنیت کشورها را تهدید کنند و جز یک از ریسک های استراتژیک برای کشورها محسوب می شود.
7. بحرانهای بهداشت عمومی:
ویروسها، اپیدمیها و بحرانهای بهداشتی ممکن است به چالشهای جدی در حوزه سلامت و اقتصاد منجر شوند که در جای خود مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و البته برخی از این اپیدمی ها ناشی از تغییرات اقلیمی رخ میدهد.
8.کاهش منابع انرژی:
نیاز روزافزون به انرژی و کاهش منابع طبیعی، باعث افزایش ریسکهای مرتبط با امنیت انرژی و تأمین انرژی میشود. در این مقاله میخواهم به تفصیل به این ریسک بپردازم. البته همه این عوامل با توجه به شرایط و ویژگیهای هر کشور، میتوانند تأثیرات متفاوتی داشته باشند و اهمیت مدیریت و پیشبینی آنها برای توسعه پایدار و امنیت کشورها بسیار حائز اهمیت است، ولی احساس میکنم کاهش منابع انرژی برای هر کشوری میتواند بزرگترین ریسک استراتژیک به حساب آید که در ادامه با جزئیات همراه با مثال های از جهان به آن خواهم پرداخت.
ریسک کاهش منابع انرژی به امکانات و منابعی اشاره دارد که برای تأمین نیازهای انرژی یک کشور مورد استفاده قرار میگیرند و احتمال کاهش آنها در آینده وجود دارد. این مسئله میتواند تأثیرات جدی بر اقتصاد، امنیت انرژی، و توسعه پایدار یک کشور داشته باشد. در ادامه، برخی از جنبههای مهم ریسک کاهش منابع انرژی را توضیح می دهم:
وابستگی به منابع غیرقابل تجدید:
اگر یک کشور به منابع انرژی غیرقابل تجدید (مانند نفت، گاز و زغال سنگ) وابسته باشد، هر گونه کاهش در دسترسی به این منابع میتواند به شدت اثرگذار باشد. نه تنها این منابع محدود هستند، بلکه اثرات زیان بار زیادی بر محیط زیست دارند.
تغییرات در قیمت انرژی:
تغییرات ناپیوسته در قیمت منابع انرژی میتواند به عنوان یک ریسک مهم محسوب شود. افزایش ناگهانی در قیمتهای انرژی میتواند به تورم اقتصادی، افت فعالیتهای صنعتی، و افزایش هزینههای زندگی منجر شود.
تغییرات قیمت انرژی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند. شاخصهای مختلفی وجود دارند که میتوانند نشاندهنده تغییرات در بازار انرژی باشند. در ادامه، به برخی از این شاخصها اشاره میکنم:
قیمت نفت خام: قیمت نفت خام به عنوان یکی از اهم شاخصهای تغییرات قیمت انرژی در بازار جهانی شناخته میشود. قیمت نفت خام به عواملی مانند تقاضا و عرضه جهانی، سیاستهای تولیدکنندگان نفت، و وقایع جهانی نظیر تنشهای سیاسی و اقتصادی حساس است.
قیمت گاز طبیعی: قیمت گاز طبیعی نیز همانند نفت خام به عنوان یک شاخص مهم در تغییرات قیمت انرژی در نظر گرفته میشود. تقاضا و عرضه گاز طبیعی، توافقات تجاری، و شرایط هواشناسی بر روی این شاخص تأثیرگذارند.
قیمت زغال سنگ: زغال سنگ نیز به عنوان یک منبع اصلی انرژی در بسیاری از کشورها شناخته میشود. قیمت زغال سنگ تحت تأثیر عواملی مانند تقاضا و عرضه، سیاستهای حکومتی، و تأثیر تحولات فناوری در صنعت معدن قرار دارد.
قیمت برق: قیمت برق یکی از مهمترین شاخصهای تغییرات قیمت انرژی در داخل یک کشور است. این شاخص تحت تأثیر عواملی نظیر ترکیب میزان تولید انرژی از منابع مختلف (تجدیدپذیر و غیرتجدیدپذیر)، هزینههای تولید برق، و نیز تغییرات در نیازهای اقتصادی و اجتماعی قرار دارد.
قیمت منابع تجدیدپذیر: در حال حاضر، قیمت منابع تجدیدپذیر نیز به عنوان یک شاخص مهم در بازار انرژی در نظر گرفته میشود. قیمت پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی، و دیگر فناوریهای تجدیدپذیر تأثیرگذار بر تغییرات در قیمت انرژی هستند.
این شاخصها به عنوان نمایندههای مختلفی از بازار انرژی میتوانند در پیشبینی تغییرات و تحولات در صنعت انرژی و اقتصاد کمک کنند.
یکی از مثالهای نمایان بر تغییرات قیمت انرژی و ریسک کاهش منابع انرژی، تجربه افزایش قیمت نفت در دهه 2000 میلادی است. در سال 2008، قیمت نفت خام به سطح بالایی ارتقا یافت. در ژوئیه 2008، قیمت هر بشکه نفت به حدود 147 دلار رسید، که این افزایش ناگهانی به عواملی نظیر افزایش تقاضا جهانی، نوسانات در عرضه نفت، و تنشهای سیاسی در مناطق تولید کننده نفت، بخصوص خاورمیانه، بازمیگردید.
این افزایش ناگهانی قیمت نفت، علاوه بر پراکندگی های اقتصادی در جهان، به عنوان یک ریسک کلان در کاهش منابع انرژی وابسته به نفت در بسیاری از کشورها شناخته شد. کشورهایی که از نفت به عنوان منبع اصلی انرژی استفاده میکردند، با مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تأمین نیازهای داخلی خود مواجه شدند.
این مثال نشانگر اهمیت مدیریت موثر ریسکهای مرتبط با تغییرات قیمت انرژی و تنظیم سیاستها برای کاهش وابستگی به منابع انرژی نفتی است. این تجربه همچنین نشان دهنده نقش تصمیمات سیاسی، توسعه منابع تجدیدپذیر، و توجه به تنوع منابع انرژی در کاهش ریسکهای مرتبط با کاهش منابع انرژی است.
یک مثال دیگر از تغییرات قیمت انرژی و ریسک کاهش منابع انرژی مربوط به تجربه کشورها در حوزه گاز طبیعی است. در دهه 2010، قیمت گاز طبیعی در ایالات متحده به طور چشمگیری کاهش یافت. این کاهش به دلیل افزایش تولید داخلی گاز طبیعی به واسطه تکنولوژی استخراج شیل (شیل گاز) و افت تقاضا ناشی از اقتصاد کاهشی بود.
این تجربه نشانگر تأثیرات برگشتپذیر در تولید انرژی میباشد. کشورهایی که به واردات گاز طبیعی وابسته بودند، با کاهش قیمت گاز طبیعی و افزایش تولید داخلی مواجه شدند. این مسئله به عنوان یک ریسک کاهش منابع انرژی مطرح شد، زیرا تاثیرات اقتصادی و مالی را در کشورها به وجود آورد.
همچنین، مثالی از تغییرات قیمت برق میتواند در اواخر سالهای 2020 ذکر گردد. برخی کشورها با تغییرات ناگهانی در ساختار تولید انرژی به سوی منابع تجدیدپذیر، مانند افزایش استفاده از برق تولید شده از نیروگاههای خورشیدی و بادی، با تغییر در قیمت برق مواجه شدند. این تغییرات ممکن است به عنوان یک ریسک برای کشورها در تحول به سوی سیستمهای انرژی پایدارتر در نظر گرفته شود و به تغییر در نظام قیمت برق، خصوصاً در کشورهایی که در تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر رشد چشمگیری داشته است، منجر شود.
برای مثال، آلمان با اجرای سیاستهای حمایتی برای تشویق استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، تولید انرژی از نیروگاههای خورشیدی و بادی خود را افزایش داده است. این تحول منجر به افزایش تولید انرژی و برق شد، اما همچنین با تغییر در قیمت برق و اثرات مالی برای شرکتهای تولید کننده برق و مصرفکنندگان مرتبط بوده است.
این مثال نشانگر ضرورت برنامهریزی و مدیریت هوشمندانه تحولات در ساختار تولید انرژی است و اهمیت برنامهریزی دقیق، تنوع در منابع انرژی، و توسعه فناوریهای پایدار در مدیریت ریسکهای مبتنی برکاهش منابع انرژی میباشند.
نوسانات در تأمین انرژی:
ناپایداری در تأمین منابع انرژی میتواند منجر به نوسانات در تأمین انرژی برای صنایع، کسب و کارها، و خانوادهها شود. این نوسانات میتوانند باعث ناتوانی در برنامهریزی استفاده از انرژی و بهبود بهرهوری شوند.
یکی از مثالهای بارز از نوسانات در تأمین انرژی مرتبط با ریسک کاهش منابع انرژی، تجربه اروپا در زمینه تأمین گاز طبیعی از روسیه است. در دو دوره مختلف یکی سال ۲۰۰۶، درگیریهای سیاسی بین روسیه و اوکراین منجر به قطع تأمین گاز طبیعی از سوی روسیه به اوکراین شد و دیگری همین جنگ اخیر روسیه و اوکراین که این واقایع باعث نوسانات قابل توجه در تأمین گاز به اروپا شد و بسیاری از کشورهای اروپایی با نقض تأمین گاز مواجه شدند. این مسئله یکی از نشانههای ریسکهای مرتبط با وابستگی به منابع انرژی خارجی بود و بر وابستگی زیاد بعضی از کشورها به تأمین گاز از روسیه تأکید کرد.
در این مثال، نوسانات در تأمین گاز ناشی از تغییرات در روابط سیاسی و دیپلماتیک باعث شد که کشورها متوجه ریسکهای احتمالی در تأمین انرژی خود شوند. این واقعه همچنین تحت تأثیر قیمتها و استقرار بازار انرژی در منطقه قرار گرفت و نیاز به توزیع منابع انرژی و ایجاد شبکههای انتقال گاز طبیعی را اهمیت بخشید.
این نمونه نشان میدهد که نوسانات در تأمین انرژی نه تنها به مسائل اقتصادی بلکه به چالشهای امنیتی و سیاسی نیز متصل هستند، و بنابراین مدیریت مناسب این ریسکها از اهمیت بالایی برخوردار است.
یک مثال قدیمی تر از نوسانات در تأمین انرژی، تجربه بحران نفت در دهه 1970 میلادی است. در اوایل دهه 1970، برخی از کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه، اعتراض به حمایت از اسرائیل توسط غرب را به عنوان دلیل برای کاهش تولید نفت و تامین کشورهای غربی اعلام کردند. این تصمیم منجر به بحران نفت 1973، یا همان “جنگ نفتی”، شد.
در اثر این بحران، کشورهای غربی مواجه با تعلیق تأمین نفت شدند و قیمت نفت به شدت افزایش یافت. این نوسانات شدید در بازار نفت به وضوح نشاندهنده ریسکهای مرتبط با وابستگی به منابع انرژی خارجی بود. کشورها متوجه شدند که تأمین نفت به عنوان منبع انرژی اساسی، به خصوص اگر از مناطقی با اختلافات سیاسی و جنگی بهرهمند باشد، ممکن است از دست برود. این مثال نشان میدهد که چگونه نوسانات در تأمین انرژی میتوانند ناگهانی تحت تأثیر قرارگیرند و به دلیل عوامل سیاسی و جغرافیایی نیز میتوانند بر جوامع و اقتصادها تأثیر گذار باشند. بنابراین، برنامهریزی و اجرای سیاستهایی که به توزیع منابع انرژی و کاهش وابستگی به منابع خاص کمک کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مثال دیگری از نوسانات در تأمین انرژی مرتبط با ریسک کاهش منابع انرژی، تجربه کشور ژاپن پس از حادثه هستهای فوکوشیما در سال 2011 است. زلزله و سونامی این حادثه را ایجاد کردند که منجر به آسیب دیدن نیروگاه هستهای فوکوشیما شد. در پی این حادثه، ژاپن بخش قابل توجهی از نیروگاههای هستهای خود را تعطیل کرد و تأمین انرژی الکتریکی از این منابع کاهش یافت. نوسانات در تأمین انرژی در ژاپن به دلیل اتکا به نیروگاههای هستهای برای تأمین بخش قابل توجهی از انرژی الکتریکی بود. پس از حادثه، ژاپن مجبور به افزایش وابستگی به سوختهای فسیلی و واردات نفت و گاز شد که به تحولات ناگهانی در بازارهای جهانی انرژی منجر شد. این نوسانات تأثیر زیادی بر هزینهها، امنیت انرژی، و سیاستهای انرژی ژاپن داشتند. این مثال نشان میدهد که حوادث غیرمنتظره مانند حوادث هستهای میتوانند به طور قابلتوجهی بر تأمین انرژی تأثیرگذار باشند و نیاز به تصمیمات فوری و تغییرات در سیاستهای انرژی را برجسته میکنند. برنامهریزی جهت افزایش انعطافپذیری در سیستم تأمین انرژی و اجتناب از اتکا به منابع خاص میتواند از مهمترین راهکارها باشد.
تغییرات تکنولوژیک:
پیشرفت در فناوریهای تجدیدپذیر و افزایش بهرهوری انرژی میتواند منجر به کاهش نیاز به منابع انرژی سنتی شود. کشورهایی که بتوانند با چنین تغییراتی همگام شوند، میتوانند از ریسکهای کاهش منابع انرژی کاسته و به سوی سیستمهای پایدارتر حرکت کنند. البته تغییرات تکنولوژیک میتوانند یکی از عوامل مهم در ایجاد ریسک کاهش منابع انرژی باشند. به عنوان مثال، افزایش استفاده از فناوریهای تجدیدپذیر و تغییرات در حوزه ذخیرهسازی انرژی میتوانند به تغییر در تقاضا و عرضه انرژی منجر شوند.
یک مثال از تغییرات تکنولوژیک میتواند مربوط به پیشرفت در فناوری باتریها و ذخیرهسازی انرژی باشد. افزایش کارآیی باتریها و توسعه تکنولوژیهای ذخیرهسازی، میتواند باعث افزایش توانایی استفاده از انرژی تجدیدپذیر (مانند برق تولیدی از نیروگاههای خورشیدی و بادی) شده و در نتیجه به کاهش وابستگی به منابع انرژی فسیلی کمک کند.
همچنین، پیشرفت در فناوریهای مرتبط با بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع و افزایش بهرهوری در انتقال و توزیع انرژی نیز میتواند تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، تجهیزات و شبکههای هوشمند در صنعت انرژی میتوانند به مدیریت بهتر تقاضا و تأمین انرژی کمک کنند.
این تغییرات تکنولوژیک، هرچند که میتوانند به کاهش وابستگی به منابع انرژی سنتی کمک کنند، اما همچنین ممکن است نیازمند سرمایهگذاری و تغییر در زیرساختهای انرژی باشند. بنابراین، برنامهریزی و مدیریت مناسب در حوزه فناوری انرژی، جهت کاهش ریسکهای احتمالی و بهبود امنیت انرژی ضروری است.
وابستگی به واردات انرژی:
اگر یک کشور به واردات بیش از حد انرژی وابسته باشد، تحت تأثیر قیمتها و شرایط سیاسی دیگر کشورها قرار میگیرد. این وابستگی میتواند در مواقع بحرانی وضعیت امنیتی و اقتصادی را تهدید کند.
یک مثال از وابستگی به واردات انرژی، تجربه ژاپن میباشد. ژاپن، یک کشور کممنابع در حوزه انرژی است و همانطور که در بندهای قبلی عرض کردم بخش قابل توجهی از نیازهای انرژی خود را از واردات انرژی مانند نفت و گاز تأمین میکند. این وابستگی بیشتر به واردات انرژی نه تنها هزینههای اقتصادی زیادی به دنبال داشته، بلکه امنیت انرژی کشور را نیز تحت تأثیر قرار داد.
در مثال دیگر میتوان به تجربه کشورهای اعضای اتحادیه اروپا اشاره داشت. بسیاری از این کشورها وابستگی زیادی به واردات گاز طبیعی از کشورهای خارج از اتحادیه دارند و همانطور که عرض شد در صورت بروز تنشهای سیاسی یا مسائل امنیتی در مناطق تأمینکننده، این کشورها با مشکلات در تأمین انرژی مواجه میشوند.
این نمونهها نشان میدهند که وابستگی به واردات انرژی میتواند کشورها را در معرض ریسکهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی قرار دهد. برنامهریزی برای توزیع منابع انرژی و توسعه منابع داخلی، میتواند به کاهش این وابستگی و افزایش امنیت انرژی کمک کند.
با توجه به این نکات، مدیریت مناسب منابع انرژی، توسعه فناوریهای پایدار و تنوع در تأمین انرژی میتواند به عنوان راهکارهایی برای کاهش ریسکهای مرتبط با کاهش منابع انرژی مدنظر قرار گیرد.
در پایان با توجه به تفاسیر بالا به صورت چکیده و موردی برای برون رفت از ریسکهای وابستگی به واردات انرژی و کاهش منابع انرژی، تلاش دارم راهکارهایی را پیشنهاد بدم:
۱. توسعه منابع داخلی انرژی: سرمایهگذاری در توسعه منابع داخلی انرژی، از جمله نیروگاههای بادی، خورشیدی، هستهای و سایر منابع تجدیدپذیر، که به کشورها کمک میکند تا وابستگی خود به واردات انرژی را کاهش دهند.
۲. توسعه فناوری های انرژی: سرمایهگذاری در تحقیقات و توسعه فناوریهای پیشرفته در زمینه انرژی، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها را ایجاد میکند. این اقدامات میتوانند توانمندیهای داخلی را در تولید انرژی افزایش دهند.
۳. توزیع منابع: افزایش منابع متنوع انرژی، کشورها را در برابر نوسانات قیمت و مشکلات تأمین محدودیتهای مربوط به یک منبع خاص محافظت میکند.
۴. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر: استفاده بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر نظیر نیروگاه خورشیدی و نیروگاه بادی، به کاهش وابستگی به منابع انرژی سنتی کمک میکند و همچنین در راستای حفظ محیط زیست خواهد بود.
۵. تسهیل در انجام تبادلات انرژی: توسعه شبکههای انرژی بینالمللی و تسهیل در تبادلات انرژی با کشورهای همسایه، میتواند به افزایش انعطافپذیری و کاهش ریسکهای مرتبط با تأمین انرژی کمک کند.
۶. ترویج کاربرد تکنولوژیهای نوین: استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و تحلیل دادهها در صنعت انرژی میتواند به بهبود بهرهوری، پیشبینی تقاضا و مدیریت بهینه شبکههای انرژی کمک کند.
۷. توسعه شبکه برق کشور: ساختار قوی و انعطافپذیر در شبکه برق باعث میشود که توانایی انتقال و توزیع برق بهبود یابد و از وابستگی به منابع خارجی کاسته شود.
۸. تشویق به مصرف مسئولانه انرژی: افزایش آگاهی مردم در خصوص مصرف انرژی و ترویج رفتارهای مسئولانه نظیر صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، به کاهش فشار بر تأمین انرژی کمک میکند.
۹. تشویق به سرمایهگذاری خصوصی: ایجاد شرایط لازم و تشویق به سرمایهگذاری در زمینه تولید و ذخیره انرژی، به ویژه در صنعتهای نوظهور، میتواند به توسعه منابع داخلی انرژی و کاهش وابستگی به واردات کمک کند.
۱۰. تعامل بینالمللی: برقراری همکاریهای بینالمللی در زمینه انرژی، تبادل تکنولوژی و دانش، و ایجاد توافقات برای تأمین انرژی میتواند امنیت انرژی را در سطح جهانی تقویت کند و ریسکهای مشترک را کاهش دهد.
این راهکارها به یکدیگر ترکیب شده و با رویکردهای سیاستگذاری مناسب، میتوانند به کشورها کمک کنند تا در حوزه انرژی خود امنیت داشته باشند و به واردات انرژی وابستگی کمتری داشته باشند.
نویسنده: مهدی پارساوند
12/10/1402